شعار همیشگی ما؛
۞ چراغ امید روشن است ۞
Monday, 6 May , 2024
امروز : دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 28032
  پرینتخانه » اسلایدر صفحه اول, یادداشت تاریخ انتشار : 16 مرداد 1402 - 23:54 | 121 بازدید | ارسال توسط :
17 امرداد روز خبرنگار؛

نمی دانم روزم مبارکست یا نه!

صدایم شکسته است
نمی دانم روزم مبارکست یا نه!

از  هوای شیمیایی
روز تو
روز من
و روز ماهایی
که درد را لمس کرده ایم
و صدا  را
در کوله پشتی های
سکوت مان ، به بند کشیده ایم
هوای لب های ما
هوای بوسه های خشکی است
بر دهان خون آلود نی ستان
اندیشه هایی
که
مثل زخمه ، بر روی شانه   سه تار
کشیده می‌شود
من در بهت روزهای نامده ام
روزهایی که
گلوی درد را بریده اند
و خود به سوگ شان نشسته اند
من و تو گویا
از دیاری دور آمده بودیم
با کفش هایی  که خیال
احساس را  لبخند میزد
و گردن درد را بوسه!
دیاری که خیال را با لالایی
رویا می خواباند
و با هارمونی چشمانت
بیدار…
من  پر از واژه های ناگفته ام
مثل شعرهای نانوشته بر دیوار
شاید روزی ثانیه ها
برای تمام دردهایی که کشیده ایم شهادت بدهد
و
بدرودها، گواهی بر درودهای بی جواب مان…
هنوز نمی دانم روزم مبارکست یا نه!!!!

۱۷ امرداد ۱۴۰۲ _ روز خبرنگار

نویسنده : مسیحا اقتداریان
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.