امروز : پنج شنبه, ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
- لیست کاندیداهای حمایتی دکتر فرزانه جعفری برای دوره دوازدهم مجلس
- لیست مورد حمایت جمعیت گفتمان انقلاب اسلامی منتشر شد
- شکلگیری مجلس قوی در رفع مشکلات کشور اثرگذار است
- لیست نهایی ائتلاف شورای مرکزی فرهیختگان اندیشمند ایران اعلام شد
- تبریک شعلههای روشنایی و زیبایی خلیج فارس
- مجلس باید در حوزه انرژی تغییر رویکرد داشته باشد
عروس نمکی در یک قدمی مرگ
روزگاری آن که میخندید هنوز خبر بد را نشنیده بود. اما ما ساکنان شهر دیرزمانی است خبر بد را شنیده ایم و همچنان میخندیم.
استخوانهای زمینی که این بهشت خیالی را در آن بنا کرده ایم از فرط مکیدن بی رویه شیره جانش پوک شده است و دور نیست روزی که دهان باز کند و ساکنان این جزایر خوشبختی را در خود فرو بلعد. دریاچهها و تالاب ها، رودها و نهرها، چشمهها و چاه ها، قناتها و آبخوانهای این سرزمین هر روز کم آب تر و کم جاتر میشوند. تو گویی که بحران قرنها از اینجا فاصله دارد و اینها همه اخباری از یک کُره دیگرند.
ایران بهسوی بحران آب در ابعاد گسترده پیش میرود و راهکار کمی برای حل این مشکل که یک دهه تداوم داشته، وجود دارد. خشک شدن تالابها از تبعات ناگوار خشکسالیهای اخیر است که ضرورت مدیریت آب را میطلبد. در مدیریت منابع آب، برنامهریزیها باید بهگونهای باشد که حداقل نیاز آبی تالابها برای احیای آنها در نظر گرفته و اعمال شود. نبود هماهنگی اصولی در اجرای پروژههای کلانی که در مناطق تحت مدیریت محیطزیست اجراشده و میشود و پروژههایی که بدون مطالعات و تحقیقات کافی به اجرا درآمده، محیطزیست را با تخریب غیرقابلجبران مواجه کرده است. درست است که موضوع خشک شدن تالابها عمدتاً بهواسطه خشکسالیهای شدید و پیاپی طی سالهای اخیر و کاهش سطح آبهای زیرزمینی و همچنین کاهش شدید میزان آبهای سطحی بوده است، اما برداشتهای بیرویه و مدیریت نشده از چاهها بهخصوص چاههای غیرمجاز در اطراف نقاطی مانند تالابها، از عوامل تأثیرگذار بر روند خشکیدگی این نقاط است. آنچه از خشکسالی بهمراتب خطرناکتر است، نبود مدیریت کارآمد است. در چند دهه اخیر احداث سدهای متوسط و بزرگ در مناطق کم آب، راهی برای تأمین آب موردنیاز و مقابله با خشکسالی این مناطق بهحساب میآمد، اما ساختوساز بیرویه سدها در مناطق مختلف و در برخی کشورها موجب مسدود شدن رودخانههای بزرگ و کوچک بسیاری شده است که خود آسیبها و زیانهای زیستمحیطی جدی را برای ساکنان این مناطق به همراه داشته است. با توجه به شرایط آبوهوای خشک و نیمهخشک ایران، متأسفانه با ساختوساز بیرویه سدها، بسیاری از منابع زیرزمینی و ذخایر آبی مورد بهرهبرداریهای بیرویه قرارگرفته که موجب بروز بحران جدی کمآبی و خشکسالی دریاچهها، تالابها و رودخانههای کشور شده است بهگونهای که در معرض خطر جدی خشکسالی قرا گرفتهاند.
دریاچه ارومیه که زمانی بزرگترین دریاچه نمک در خاورمیانه و یکی از بزرگترین دریاچههای آب شور در جهان بود، بیش از یک دهه است که به صورت جدی با بحران خشک شدن روبرو شده است. مطابق آخرین آمار (۲۴ شهریور ۱۴۰۱) بیش از ۹۰ درصد دریاچه بطور کامل خشک شده است و جزایر جنوب دریاچه که رفت و آمد به آنها با قایق ممکن بود، اکنون به خشکی متصل شده اند. وضعیت فعلی دریاچه نشان میدهد طرح هایی که در قالب احیای آن در سالهای اخیر اجرا شد، تاثیر مطلوبی نداشته اند. پهنه عظیمی به وسعت تقریبی ۵ هزار کیلومترمربع با میزان آب نزدیک به ۲۰ میلیارد مترمکعب که دریاچه ارومیه نامیده میشد در اثر گسترش روزافزون و غیراصولی کشاورزی، تغییر اقلیم، سدسازی و جادهسازی تبدیل به نمک زار شد. تغییر اقلیم مسئلهای جهانی بوده و در اقصی نقاط جهان در حال وقوع است و تنها محدود و مربوط به دوران معاصر نیست؛ بلکه تا جهان بوده و هست آن نیز بوده و خواهد بود و اجتنابناپذیر است؛ اما این تغییر اقلیم چنانچه با مدیریتی علمی و عملی بررسی و تحت نظر قرار گیرد میتوان با کمترین تبعات شاهد آن باشیم؛ اما متأسفانه درباره دریاچه ارومیه مانند گسترش روزافزون، غیراصولی و بیرویه کشاورزی در اثر بیتوجهی مردم و نادیده گرفتن مسئولان، در این مورد نیز میبینیم که تدبیر آنچنانی در دهههای گذشته برای چنین روزهایی اندیشیده نشده است. بسیاری از مردم در مناطق درگیر با پدیده خشک شدن دریاچه ارومیه معتقدند که سدها عاملی بسیار مهم در این بین هستند و مسئولان دولتی باید هرچه سریعتر دریچههای سدها را به روی دریاچه رو به موت باز کنند تا دریاچه جان دوبارهای گیرد.
به گفته کارشناسان نه تنها دریاچه ارومیه بلکه خشکی چند هزار رودخانه، تالاب و دریاچه در کشور محصول سدسازیهای بی رویه و بدون مطالعه بوده است و ساده ترین دلیل برای اینکه بدانیم این سدسازیها زمینه خشکی دریاچه ارومیه را پدید آورده و یا عوامل اقلیمی دیگر تاثیر داشته، بررسی وضعیت این دریاچه پیش از ساخت دهها سد در بالادست آن و پس از ساخت سدهاست. به دنبال ساخت سدها، تقاضا برای توسعه کشاورزی شدت گرفت و نه تنها این اقدامها زمینه اختلال در نظام حقابه بری دریاچه و رودخانهها را پدید آورد بلکه زمینه اختلال اقتصادی و اجتماعی را نیز فراهم کرده است.
کارشناسان محیط زیستی نیز میگویند چه دلیلی دارد در کشوری که متوسط تبخیر و تعرقش حدود ۳ هزار میلیمتر و در بسیاری از مناطق ۴ هزار میلیمتر است، ما شاهد تأسیس سد و نگهداشتن آب در روی زمین باشیم. ایران در سال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، میزان ۱۸ درصد کمتر از متوسط بلندمدت باران دریافت کرد که معادل ۲۱ میلیارد متر مکعب آب است، از سوی دیگر پاییزی خشک در پیش داریم در این راستا باید در همه مصارف آب، بازنگری جدی به وجود آید. سال آبی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ که از اول مهر سال گذشته آغاز شده بود، ۳۱ شهریور سال ۱۴۰۱ به اتمام رسید، سالی که همراه با خود هم خشکسالیهای شدید در بخش اعظمی از کشور را به همراه داشت و هم سیلاب را برای مناطقی ایجاد کرد تا بار دیگر ثابت شود سیل و خشکسالی به عنوان دو روی یک سکه تغییرات آب و هوایی در کشور ما اثرگذاری قابل توجهی دارد.
مدیریت آبهای سطحی خروجی از کشور و برنامه بلندمدت برای حفظ آنها در مناطق سرزمینی کشورمان نیز ازجمله نشانههایی است که بیانگر اهمیت استراتژیک آب در دهههای آینده است و پیشبینی کردهاند که جنگهای دهههای آینده در جهان بر سر آب و مالکیت آبها خواهد بود. مشکل آب در ایران فراتر از مصرف روزانه و عادتهای نادرست ۸۰ میلیون ایرانی است. سراغ آمارها که میرویم، میبینیم بیشترین سهم هدر دادن آب، در بخش کشاورزی رخ میدهد و این در حالی است که در تبلیغهای عمومی و رسانهای مرتبط با اصلاح الگوی مصرف، این ذهنیت به شهروندان القا میشود که بیشترین هدر رفت آب در کشور از سوی مصرفکنندگان خانگی صورت میگیرد. بهطور مداوم در ویدئوها و پیامهای آموزشی شهروندان بهعنوان بیشترین مصرفکنندگان آب در کشور نمایش داده میشوند و از آنها درخواست میشود تا در مصرف آب صرفهجویی کنند. باوجود این، لازم است بدانیم که طبق آمارهای رسمی بخش کشاورزی ایران بیش از ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند و بازدهی این میزان مصرف آب، تنها میان ۳۰ تا ۴۰ درصد برآورد شده است.
پیش از تمامی اقدامها برای حل بحران آب و خشکسالی ناشی از کمبود آب در ایران، لازم است شیوه کشاورزی و کشت در ایران مورد بازبینی جدی قرار گیرد چراکه هنوز بخش عمدهای از کاشت محصولات کشاورزی در ایران به روش سنتی صورت میپذیرد. همچنین در برخی مناطق، کشت نوع محصول با شرایط محیطی و جغرافیایی همخوانی و تناسب نداشته و همین امر افزون بر کاهش بازدهی فیزیکی در محصولات سبب هدر رفت چند برابر آبشده است. برای نمونه تا پیشازاین در منطقه ارومیه کشت غالب میوه انگور بود درحالیکه اکنون، سیب، کشت غالب این منطقه است و این محصول نیاز به آبیاری غرقابی دارد که با توجه به شرایط منطقه و بحران دریاچه ارومیه، در طولانیمدت آسیب جدیای به این منطقه وارد خواهد ساخت. با توجه به این موارد لازم است تا گامی بزرگ در جهت اصلاح الگوی کشاورزی و افزایش بهرهوری در این بخش صورت گیرد. فرهنگسازی در مصرف آب کشاورزی و الگوی کشت صحیح نیز از دیگر امور قابلتوجه است که تا اندازه زیادی در برونرفت از وضعیت نامناسب آبی کمک خواهد کرد. حرکت از سوی کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی صنعتی و آبیاری قطرهای نیز از دیگر گامهای جدی و مؤثر در زمینه رفع بحران آبی کشور است. هرگونه راهکاری نیازمند یک استراتژی بلندمدت برای بازگرداندن خسارتهای وارده به ذخایر آبی در سالهای اخیر است. مطابق اصل ۵۵ قانون اساسی، حفظ محیطزیست وظیفهای همگانی است و نیازمند همراهی و همدلی همه دستگاهها و بهویژه مردم است. با توجه به فرآیند زمانبر آموزش، تمام دستگاههای اجرایی مرتبط نظیر استانداری، شهرداریها، منابع طبیعی، میراث فرهنگی و محیطزیست با حمایت رسانهها و صداوسیما باید به شکل مستمر، به اجرای برنامههای تشویقی در جهت صیانت از محیطزیست و فرهنگسازی عمومی در این زمینه بپردازند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.