امروز : شنبه, ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شب یلدا؛ تولد خورشید است
برگزاری مراسم شب یلدا بین ایرانیها قدمتی بالغ بر هفت هزار سال دارد؛ در واقع، نیاکان ما دریافته بودند که اولین شب زمستان، بلندترین شب سال است، شب یلدا، تولد مهر یا میترا نیست؛ بلکه تولد خورشید است. مهر با خورشید تفاوتهایی دارد. یلدا آخرین شب پاییز و طولانی ترین شب سال است. چله، مصادف […]
برگزاری مراسم شب یلدا بین ایرانیها قدمتی بالغ بر هفت هزار سال دارد؛ در واقع، نیاکان ما دریافته بودند که اولین شب زمستان، بلندترین شب سال است، شب یلدا، تولد مهر یا میترا نیست؛ بلکه تولد خورشید است. مهر با خورشید تفاوتهایی دارد. یلدا آخرین شب پاییز و طولانی ترین شب سال است.
چله، مصادف با شب تولد خورشید است و با وجودی که خورشید و مهر ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، یکی نیستند. پس از آنکه ایرانیان به آیین زرتشت گرویدند، آداب آیین مهر به بخشی از آیین زرتشت تبدیل شد.
زرتشتیان روز اول دی را «خورروز» یا همان روز خورشید است و جشنی که در این روز برگزار میشد، «نودروز» میگفتند؛ زیرا بازه زمانی شب یلدا تا عید نوروز ۹۰ روز بود. اولین روز از دی ماه، «خرهروز» یا خرمروز» نام داشت و منتسب به اهورامزدا بود. اهمیت آیین مهر در نهادهای حکومتی و در زندگی مردم همچنان بارز بود؛ امری که در نقوش بهجامانده از این عصر به روشنی نمایان است.
بر اساس سنتی دیرینه در آیین مهر، شاهان ایرانی با فرارسیدن روز اول دی، تاج و تخت شاهی را رها میکردند، با پوشیدن جامهای سپید راهی صحرا میشدند و بر فرشی سپید مینشستند. نگهبانهای کاخ و خدمتکاران در این روز آزاد بودند و مثل دیگران زندگی میکردند. به این ترتیب همه از پادشاه تا مردم عادی، مقامی یکسان داشتند و هیچکس حق دستوردادن به دیگران را نداشت. علاوه بر این، در چنین روزی ریختن خون حتی گوسفند و مرغ و همین طور جنگیدن ممنوع بود. نیروهای دشمن ایران نیز که به این موضوع واقف بودند، بهصورت موقت دست از جنگ و کشتار برمیداشتند که گاهی اوقات به صلح طولانی میانجامید.
مردم به احترام «اهورامزدا» و «مهر» دور هم جمع میشدند و به خوردن، نوشیدن و شادمانی میپرداختند.
سفرهای به نام «میَزد» (بهمعنای میزبانی) در این شب پهن میکردند که در آن میوههای فصل،خ شکبار،آ جیل و وسایل نیایش نظیر بخوردان، آتشدان، عطردان در سفره قرار میگرفت.
پس از رواج آیین مهر در اروپا، مراسم شب یلدا یا شب چله به مناسبت روز زایش مهر و نور برگزار میشد و حتی پس از رواج مسیحیت، آداب ورسوم این آیین در زندگی مردم و بین رومیان همچنان باقی ماند. فرقههای مختلف مسیحیت تا سال ٣۵٠ میلادی به این نتیجه رسیدند که روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح (ع) معرفی کنند؛ اما با توجه به نفوذ آیین مهر، کلیسای روم مجبور شد تا روز تولد عیسی مسیح (ع) را در همان روز تولد میترا یا مهر قرار دهد تا با این کار جشن آیین مهر به فراموشی سپرده شود.
با افزایش قدرت کلیسای روم، بهتدریج سایر فرقههای مسیحیت نیز همین روند را در پیش گرفتند؛ اما کلیسای ارمنی و ارتدوکس شرقی همچنان میلاد مسیح (ع) را روز ششم ژانویه میدانند. پژوهشگران معتقدند که ٢١ یا ٢۵ دسامبر طبق اشارههای انجیل به فصل زراعت و اعتدال هوا و تاریخ اولیه مسیحیت اختصاص دارد و این روز بهعنوان میلاد عیسی مسیح (ع) به شمار نمیرود. اولین جشنهای کریسمس، هدیه و میراثی از ایران کهن به دنیا هستند که تا به امروز زنده و پابرجا ماندهاند.
کلمه نوئل ریشهای رومی دارد که از «ناتال» بهمعنای تولد گرفته شده است. علاوه بر این، کلاه بابانوئل به کلاه موبدان آیین مهر شباهت دارد؛ درخت کاج و ستاره روی آن در مراسم کریسمس نیز میراث آیین مهر به شمار میرود. رومیان، درختان همیشه سبز مانند کاج را نشانه قدرت و غلبه میترا بر زمستان و سرما میدانستند. در حجاریهای بهجامانده از آیین مهر میتوان شاهد درخت کاج یا سرو در کنار مهر و آناهیتا بود که در نقوش تزیینی ایرانی بهشکل بتهجقه رسم شدهاند.
شب یلدا :
فاصله زمانی بین غروب آفتاب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب اول دی، شب یلدا به حساب میآید.
در گذشته ایرانیان این شب را در دامنه کوههای البرز سپری میکردند و تا دمیدن پرتو پگاه و زایش مجدد خورشید به انتظار مینشستند. در برخی از نیایشگاههای پیروان آیین مهر نیز در شب یلدا مراسم نیایش بر پا بود تا شکست اهریمن و پیروزی مهر را از خداوند طلب کنند.
در اولین روز دی ماه هر سال، زمین به نقطه انقلاب زمستانی میرسد و به این ترتیب، کوتاهترین روز و بلندترین شب سال در نیمکره شمالی و بلندترین روز سال در نیمکره جنوبی اتفاق میافتد. جالب اینکه طول شب در نیمکره شمالی یکسان نیست؛ بهعنوان مثال، طول شب و روز در استوا برابر است و هرچه بهطرف قطب بروید، طول شب یلدا بیشتر میشود. در واقع، بلندی شب یلدا به موقعیت جغرافیایی بستگی دارد .
در شب یلدا، فاصله خورشید با مدار سماوی به طولانیترین اندازه خود میرسد و به همین دلیل طولانیترین شب سال اتفاق میافتد؛ هرچند که این طولانی بودن تنها یک دقیقه با سایر شبها متفاوت است.
عدد ۴۰ ایرانیان باستان زمستان را به «چله بزرگ» و «چله کوچک» تقسیم کرده بودند که شامل دو بخش چهل روزه میشد. آخرین شب آذر را چله نامیدهاند؛ زیرا از آغاز چله بزرگ و آمدن سرمای زمستان حکایت دارد. درست ۴۰ روز بعد جشن سده بر پا میشود که بهمناسبت پایان چله بزرگ و آغاز چله کوچک است.
درباره وجه تسمیه واژه «یلدا» دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی آن را لغتی سریانی و همریشه با واژههای به عربی «تولد»،«ولادت»، «میلاد»، «یولد» «یلد» میدانند که اشاره به تولد ایزد مهر یا «خورشید» دارد.
برخی دیگر نیز یلدا را واژهای اوستایی معرفی میکنند.
آداب شب یلدا:
جشن یلدا مشابه جشنهای ایرانی، بهصورت دورهمی برگزار میشود که در این مراسم، سفرهای با خوراکیهای ویژه به چشم میخورد. در بیشتر نواحی به این خوراکیها «شبچَره» میگویند و اغلب از آجیل هفت مغز و هفت نوع میوه تشکیل میشود. با این حال، گاهی اوقات تعداد این خوراکیها از هفت نوع بیشتر است و انواع شیرینی سنتی و غیرسنتی را نیز در بر میگیرد.
چند روز مانده به شب یلدا، شوروشوق زیادی در کوچه و بازار به پا میشود و مردم مشغول خرید و تدارک برای این جشن باستانی هستند.
بزرگترها برای مهمانان، ضمن قصهگویی و بیان داستانهای شاهنامه و پندآموز، اشعاری را نیز میخوانند.
دیوان حافظ جایگاه خاصی در سفره شب یلدا دارد و مهمانان در دورهمیهای خود فاتحهای نثار روح حافظ میکنند و تفألی به دیوان او میزنند تا احوال آینده خود را از این طریق جویا شوند. افراد با انتخاب یک گردو و شکستن آن، از روی پوک بودن یا نبودن گردو، فال میگیرند.
ایرانیها در شب یلدا فقط به آجیل بسنده نمیکنند و انواع و اقسام میوهها در سفره یلدای آنها به چشم میخورد.
یکی از این میوهها، هندوانه است که بدون آن گویی شب یلدا کامل نمیشود؛ چراکه اعتقاد بر این است با خوردن میوهای که نماد تابستان است، دیگر در طول زمستان، سرما بر آنها اثری نخواهد داشت وبهعنوان نماد شادی و زایش، پای ثابت بساط شب یلدا است. انار این میوه خوشمزه و آبدار هم خونساز است و هم بهدلیل وجود سایر خواصش، انرژی و شادابی زیادی به انسان میدهد. از خرمالو تا ازگیل و سیب و پرتقال نیز در سبد میوه طولانیترین شب سال وجود دارد.
در فرهنگ ما، اهمیت رنگ قرمز پیشینهای پنج هزار ساله دارد. ایرانیها قبل از اینکه در فلات کنونی ایران ساکن شوند، از جایی میآمدند که ۱۰ ماه زمستان و دو ماه تابستان بود و به همین دلیل، گرمای خورشید اهمیت زیادی برایشان داشت. به این واسطه، هرچه به خورشید مربوط میشد مثل رنگ ارغوانی سپیدهدم، برایشان گرامی بود. اهمیت رنگ قرمز در شب یلدا نیز به همین موضوع برمیشود و رنگ این دو میوه خوشمزه از باور به رنگ ارغوانی سپیدهدم ناشی میشود.
کدو حلوایی هم با نزدیکشدن به شب یلدا، و با آن رنگ نارنجی جذابش، گرمای ویژهای به سفره یلدا میبخشد و نماد غلبه روز بر شب است. علاوه بر کدو حلوایی، پختن چغندر یا همان لبو نماد روزی و برکت است.
شب یلدا در ادبیات و اشعار ایران زمین نیز تاثیرگذار بوده است که از ظلمت شب یلدا برای استعاره به دوری و فراق یار استفاده شده است. نخستین بار یلدا در سرودههای عنصری بلخی و ناصرخسرو استفاده شده است.
شب یلدا در کشورهای دنیا:
حدود چهار هزار سال پیش، مصریها همزمان با یلدا و زاییده شدن خورشید، برای ۱۲ روز جشن میگرفتند و جنگ و خشونت را کنار میگذاشتند. در سوئد و فرانسه هم این شب را با شبزندهداری میگذراندند. در جنوب روسیه نیز شیرینیهایی بهشکل حیوان و انسان آماده میکردند و این شب را گرامی میداشتند.
مردم پاکستان علاوه بر دعا و نیایش در شب یلدا، حمام زمستانی میگیرند و به جشن و پایکوبی و آتشبازی مشغول میشوند و غذایی میخورند که از شکمبه بز تهیه شده است.
مراسمی با نام «دونگژی» در کشورهای شرق آسیا نظیر ژاپن، چین، فیلیپین، تایلند و ویتنام وجود دارد که از غروب روز آخر پاییز آغاز میشود و تا پاسی از شب ادامه مییابد. در این مراسم مردم دور هم جمع شدهاند، غذای تانگ یوآن و کوفته برنجی میل میکنند که نماد اتحاد است.
ژاپنیها برای اینکه در زمستان از سرماخوردگی در امان بمانند و نیروهای منفی از آنها دور شود، در این روز حمام مرکبات میگیرند.
مردم کره جنوبی در آخرین روز پاییز غذایی با برنج و لوبیا قرمز میخورند؛ ضمن اینکه برای دورکردن ارواح خبیث، مایع مخصوصی اطراف خانه خود میپاشند؛ چراکه طبق افسانه قدیمی چینیها در این روز، روح یک شکارچی به خانه روستاییها سرک میکشد تا طعمه فصل سرمای خود را پیدا کند.
در اسکاتلند مراسمی تحت عنوان «اولین قدم» برپا میشود که شبیه به کاسهزنی ایرانیها در نوروز است که شخصی در خانه همسایهها را میزند و از آنها هدایایی همچون نمک، نان، پودینگ میوه، نوشیدنی، شیرینی درخواست میکند.
در پرو، بولیوی و اکوادور مراسمی به نام طناب پیچ کردن خورشید دارند که با رفتن به ارتفاعات، وانمود میکنند که خورشید را به سنگ میبندند تا روزها بلندتر شود.
در غرب آفریقا، جامائیکا، باهاما و بخشهایی از ویرجینیا و کارولینا، جشنواره جالبی دارند که لباسهایی مثل کله گاو، شیطان و فرشته، پیکر اسب و… میپوشند و در خیابانها به شادی و پایکوبی میپردازد. این جشن کهن معمولاً با تمیز کردن خانهها، کارهای خیریه و دیدار اقوام همراه است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.