شعار همیشگی ما؛
۞ چراغ امید روشن است ۞
Monday, 6 May , 2024
امروز : دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 34639
  پرینتخانه » اسلایدر صفحه اول, فرهنگی تاریخ انتشار : 18 اسفند 1402 - 22:22 | 102 بازدید | ارسال توسط :
نخستین رمان نویس حرفه ای زن در ایران

«سیمین دانشور» اولین زن نویسنده ایران

سیمین دانشور یکی از نویسندگان بعد از جریان مشروطیت در ایران است که به عنوان اولین زن ایرانی وارد عرصه‌ی ادبیات ایران شد. سیمین، در سال 1300 در شهر شاعرپرور شیراز چشم به جهان گشود. پدرش دکتر محمدعلی دانشور، پزشک بود و مادرش قمرالسلطنه حکمت بود که مدتی هم مدیر هنرستان دخترانه هنرهای شیراز بود و به حرفه‌ی نقاشی مشغول بود. سیمین سه برادر و دو خواهر داشت و در خانواده‌ای اهل ذوق و هنر پرورش یافت.
«سیمین دانشور» اولین زن نویسنده ایران

سیمین دانشور یکی از نویسندگان بعد از جریان مشروطیت در ایران است که به عنوان اولین زن ایرانی وارد عرصه‌ی ادبیات ایران شد. سیمین، در سال ۱۳۰۰ در شهر شاعرپرور شیراز چشم به جهان گشود. پدرش دکتر محمدعلی دانشور، پزشک بود و مادرش قمرالسلطنه حکمت بود که مدتی هم مدیر هنرستان دخترانه هنرهای شیراز بود و به حرفه‌ی نقاشی مشغول بود. سیمین سه برادر و دو خواهر داشت و در خانواده‌ای اهل ذوق و هنر پرورش یافت.

دوران ابتدایی و متوسطه را در مدرسه‌ی انگلیسی «مهر آئین» به تحصیل پرداخت و در امتحانات نهایی شاگرد اول سراسر کشور شد. از همین رو، در دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد و در مدرسه‌ای آمریکایی در تهران اقامت گزید. پدرش، در سال ۱۳۲۰، زمانی که سیمین موفق به اخذ مدرک لیسانس شده بود، فوت شد و با وجود درآمد مکفی پدر و ثروت مادرش، برای مدتی مجبور به کار کردن شد. از جمله کارهایی که سیمین به آن اشتغال داشت، معاونت اداره‌ی تبلیغات خارجی و همچنین نوشتن مقاله‌ برای روزنامه‌ی ایران با نام مستعار شیرازی بی‌نام بود. برای مدت کوتاهی نیز در رادیو تهران مشغول بود.

دکتر سیمین دانشور، در سال ۱۳۲۷ توانست اولین مجموعه داستان‌های کوتاهش را با عنوان «آتش خاموش» منتشر کند که برخی از داستان‌های این مجموعه شانزده قسمتی، قبلاً در روزنامه‌ی کیهان، مجله‌ی بانو و امید چاپ شده بود. «آتش خاموش» اولین مجموعه داستان در ایران است که نویسنده‌ی آن یک زن ایرانی بوده است.

در آخر بهار همان سال، پس از انتشار آتش خاموش، سیمین دانشور در مسیر بازگشت از شیراز به تهران با جلال آل‌احمد آشنا شد و در سال ۱۳۲۹ با جلال آل احمد ازدواج کرد. در سال ۱۳۳۱، دکتر سیمین دانشور با استفاده از بورس تحصیلی فولبریت به ایالات متحده آمریکا می‌رود و به مدت دو سال در رشته زیباشناسی در دانشگاه استنفورد به تحصیل می پردازد و در این مدت داستان‌های کوتاه او به انگلیسی در مجله‌ی ادبی پاسیفیک اسیکتاتور و کتاب داستان‌های استنفورد به چاپ می رسد. همچنین در کلاس‌های نویسندگی خلاقه، استاد او والاس استگنر است.

سیمین در بازگشت به ایران در هنرستان هنرهای زیبای پسران و دختران به تدریس می‌پردازد. آثار بسیاری از او به چاپ رسیده است که «سووشون» قابل تأمل‌تر از باقی آثار اوست. به طور کلی سیمین دانشور در آثار خود به مشکل هویت و جایگاه زن ایرانی در مرحله ا‌ی از تغییر و تحول اجتماعی می‌پردازد و تلاش زنان برای خودیابی را با انتقاد از جامعه‌ای که دنیای زنان ناشناخته‌تر از دنیای مردان است، مورد بررسی قرار می دهد.

قبل از رمان «سووشون» سیمین دانشور در حاشیه است و آثار او ارزش چندانی ندارد که بخواهیم سیمین را در جرگه‌ی نویسندگان به نام بیاوریم. شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین شانس زندگی سیمین، آشنایی با جلال است. برای جلال عادت بود که دست زیر بال دیگران کند و به قصد تجهیز لشکر برای مصافی که او در افق روزگار می‌دید، بسیاری افراد را مشهور کرد که بسیاری از این نام‌ها وبال گردن ادبیات هستند. جلال در سن چهل‌وشش‌ سالگی در سال ۱۳۴۸ جهان فانی را وداع گفت. بعد از مرگ جلال، خانه سیمین مرکز نشست ‌و برخاست‌های بسیاری از روشنفکران بود.

در آن دوران بسیاری از نویسندگان به خاطر جنجال‌های قلمشان مطرح بودند یا اینکه اهل بگیر و ببندهای سیاسی بودند، اما جالب آن است که دانشور با آنکه در بطن این جریان‌ها زندگی می‌کرد و نفس می‌کشید، هرگز نه وارد دنیای سیاست شد و نه از موقعیت خویش سوءاستفاده کرد.

خود دانشور علاقه چندانی به اولین اثرش یعنی آتش خاموش ندارد و معتقد است این مجموعه به مقتضای سنش، بسیار رمانتیک است و هرگز اجازه‌ی مجدد برای چاپ آن را نداده است. در این هنگام دانشور تحت تأثیر اُو هنری است. این کتاب در مقایسه با آثار بزرگ علوی و چوبک، سیاه مشقی بیش نیست. در این اثر نقایص بسیاری وجود دارد، از جمله‌ی حضور نویسنده، تقابل مفاهیم کلی، دوپارگی در اثر، آدم‌های محلی و آدم نامتعارف. همچنین چون داستان‌ها به شیوه‌ی یادداشت‌برداری روایت می‌شوند، باعث ایجاد دردسر شده است.

آنچه که مسلم است، دانشور در حال آماده شدن برای نگارش «سووشون» است و این نوشته‌ها تمرین آن است که با نگاه به برخی از شخصیت‌ها متوجه‌ی این نکته می‌شویم. مثلاً در داستان یادداشت‌های یک دوست آلمانی، زنی که از شکست آلمان ناراحت است، خود را می‌کشد. شخصیت مادر، همان زری در سووشون است. در داستان آخر نیز با عنوان «عطر یاس» دانشور نشان می‌دهد که توانایی رسیدن به رشد و بلوغ در عرصه‌ی نویسندگی را داراست.

شهری چون بهشت

دومین کتابی که از دانشور به چاپ می‌رسد، «شهری چون بهشت» است. دانشور هم‌چنان تحت تأثیر اُو هنری قرار دارد و توفیق نسبی آن به دلیل گره خوردن دو مفهوم متقابل به شیوه‌ی اُو هنری است. داستان هنوز هم در نثر دارای شکستگی است، اما به دلیل اینکه زاویه‌ی دید دانای کل است، این شکستگی‌ها بارز نیست.

در این داستان و هم در رمان سووشون، نویسنده خیلی به زمان تأکید می‌ورزد. توالی زمانی دغدغه‌ای‌ست که جلال آل‌احمد و غلام‌حسین ساعدی نیز با آن درگیر بودند. این توالی زمانی در داستان‌های کاملاً واقعی که مدعی تبعیت از واقعیت است، شاید نمودی نداشته باشد. ولی در داستانی همچون شهری چون بهشت، که ترکیبی زیبا از واقعیت و رؤیاست، توالی زمان همانند موست در گوهر؛ که البته دانشور می‌خواهد ثابت کند که داستانش واقعی است.

در داستان بی‌بی شهربانو، نویسنده‌ی این مجموعه نشان می‌دهد که در خلق دنیای ذهنی زن‌ها تواناست. مشکلی که در این مجموعه گریبان سیمین را می‌گیرد و در مجموعه‌ی قبلی خبری از آن نبوده، مطلق‌نگری سیمین است که اگر آل‌احمد حکم‌گذار است، می‌تواند آگاهانه آن را نظم دهد و از دو مفهوم مقابل، مطلق بسازد و از تعمیم آن هم ابایی ندارد؛ ولی سیمین نادانسته پای در این وادی گذاشته و این امر برای او تبدیل به ضعف شده است.

 

سووشون

سووشون رمانی است تاریخی و سیاسی. البته کاملاً هم تاریخی نیست؛ زیرا با توجه به زمان رمان که در آن جبهه‌ی آزادی نقش مهمی داشته، هیچ اثری در رمان نمی‌بینیم. همچنین کار، بالاتر از یک یادداشت روزانه و خاطرات است که اگر اینگونه بود، این کار نه رمان می‌شد و نه اثری باارزش.

این رمان به قول بعضی، رمانی است رمزی که یک معنای قریب دارد و یک معنای بعید. طوری که با فهمیدن معنی بعید آن سطح قریبش فراموش نمی‌شود. این رمان سمبلیک نیست؛ چون بر زمان‌ها و مکان‌های بسیار صادق نیست. اشاره‌ای هم نیست که اگر بود، بر موقعیت‌های فرضی نیز صادق می‌بود. در حقیقت غرب‌زدگی جلال به صورت رمان درآمده است.

رمان سووشون به حوادثی در زمان رضاخان در جنگ جهانی اول بازمی‌گردد و دانشور به شدت اصرار دارد که زمان همه‌ی وقایع را ذکر کند. البته سووشون به دلیل رمان بودنش و رفت و برگشت‌هایی که در آن هست، این نوع از توالی زمان باعث خطی بودن آن نمی‌شود.

نظرگاه سووشون دانای کل محدود است که وقایع از منظر زری نگریسته می‌شود. پس حضور من نویسنده مستقر می‌ماند. تنها در چندجا نویسنده‌اش نمایان می‌شود و زری از جریان وقایع جلو می‌افتد.

نثر سووشون هرچه هست، دیگر هیچ نشانی از نثر دشتی و دیگران ندارد و شگفتا که متأثر از نثر آل‌احمد هم نیست. مگر در مواردی که به شیوه‌ی یادداشت‌برداری از وقایع بخواهد به ثبت سیلان ذهن زری بپردازد. با این همه و در مجموع، نثری‌ست که تنها وسیله‌ی القاء یا محل بار امانت است و به مجرد حضور آدم‌ها، مکان و زمان و یا القاء پیام فراموش می‌شود. وسیله‌ی کشف هم نیست؛ بلکه چیزی از پیش اندیشیده شده را روایت می‌کند. به همین جهت هیچ تفاوتی میان فصول آخر و فصول دیگر نیست.

رمان دارای دوپارگی هم هست؛ دوبخش قصه‌ی مک ماهون و روایت سروان ارتش را چه خواننده عادی و چه خواننده‌ی اهل فن زود فراموش می‌کند و در خط اصلی رمان قرار می‌گیرد. در نتیجه این شکستگی به کلیت رمان لطمه‌ای نمی‌زند؛ ولی اثر را دچار نقصان می‌کند. ضعیف‌ترین بخش رمان نقل بی‌قطع و وصل تمام قصه‌ی مک ماهون و نقل یک‌دست خاطرات سروان ارتش است.

در این رمان کمتر از آدم‌های محلی استفاده می‌شود و غالباً از شخصیت استفاده شده تا تیپ؛ جز چند جا مثل خانم حکیم که تیپ است تا شخصیت. در نقدها اعتقاد بر این است که آدم‌های سیمین فاقد درون هستند و اگر درونی هم دارند، درون سیاسی است و بس. که البته این ایراد با توجه به سال نگارش کتاب کمی بی‌ربط است.

شخصیت‌ها خوب پرداخت شده‌اند و آدم‌ها معمولاً اعتقادات خود را تا پایان منطقی ادامه نمی‌دهند. به همین خاطر اعمال و افکارشان متناقض است. دانشور این تناقض را در افراد عامی بسیار خوب تصویر کرده است.

هوشنگ گلشیری معتقد بوده که تحول برخی از شخصیت‌ها ریشه‌ی درونی ندارد که البته این ایراد بر زری، شخصیت محوری داستان بی‌علت است. زری، همان سیمین است و سیمین همان زری است. با نگاهی بر کتاب غروب جلال متوجه می‌شویم اینکه بعد از مرگ پایه‌ی اصلی خانواده‌ی زن متحول می‌شود، امر غریبی نیست. سیمین می‌نویسد: «در زندگی، کمتر زنی چون من اقبال داشته که جفت مناسب خودش را پیدا کند. مثل دو مرغ مهاجر که همدیگر را یافته باشند».

جلال به سیمین وصیت می‌کند روزگار به آدم سیلی می‌زند. سیلی که خوردی، یا گیج می‌شوی و خلاص می‌افتی و هیچ کس دست تو را نخواهد گرفت. باید دست بگذاری سر زانویت و بگویی یا علی و بلند شوی که شاید هم نتوانی؛ اما از سیلی روزگار هوشیار هم می‌توان شد و تو سعی کن که هوشیار شوی. این زن مسلم بعد از همسر متحول می‌شود.

توجه مخصوص آل‌احمد به رمز در سووشون نیز مؤثر افتاده و این رمان سیاسی منطبق بر سیاست جلال شکل گرفته. به طوری که یوسف آمیزه‌ای است از جلال و تخیل این امر را می‌توان چه در شخصیت یوسف و چه زبان خاص آل‌احمدی او یافت. اشتباه ده ساله درباره‌ی پدر یوسف گویای آن است که رمان‌نویس خواسته است پدر یوسف را بر پدر آل‌احمد منطبق سازد.

خلاصه اینکه جلال دهه‌ی چهل به دهه‌ی بیست رفته و زری هم حاصل آمده‌ی تجربیات خود دانشور است. زری با سه فرزند و فرزندی در راه و سپردنش به تیغ جراحی و سپردن بچه‌ها به کلفت؛ به طوری که او، مستقیماً در کار روزمره‌ی فرزندان دخالت چندانی نداشته باشد. اینجاست که دانشور فقدان تجربه‌ی بی‌فرزندی را که می‌توانست ضعف او باشد، به قدرت تبدیل کرده است. سیمین در مورد بعضی از آدم‌ها بسیار مطلق‌نگری کرده است، از جمله خانم حکیم.

قبلاً گفتیم این رمان رمز نیست؛ دلایلی که می‌توان برای ارائه کرد، این است که اولا دو زمان یعنی فصل بهار و تابستان، مقابل هم قرار داده شده است. مرگ یوسف در مرداد ماه آن هم ۲۹ است که ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را به یاد می‌آورد. ذکر فقط ۳۱ مرداد و متذکر نشدن مرگ یوسف تمهیدی نیز جالب است.

دوما مقابل نهادن دو مکان؛ تقابل خانه باغ زری با کل ایران که اشغال شده و به یغما رفت. نهادن دیوانه خانه و سیر حوادث آن با کل ایران در زمان اشغال ایران. تحول پسر دهاتی و تبدیل او به یک مسیحی.

ما در این رمان ترکیب چند مفهوم را داریم. مراسم سیاوشان و اجرای مراسم خاص تعزیه، مرگ یوسف مرگی عام و کلی است و نیز کربلا شدن شیراز برای عمه. ترکیب و تقابل یک شخص و مردم. تقابل دو چیز یا حتی بیشتر، دیگر ابزار کار هنری دانشور شده است.

وصیت‌نامه‌ی سووشون رها کردن تعلقات شخصی و هم خطر کردن وصیت یوسف است به زری، هم پیام قصه مک ماهون؛ در حقیقت وصیت جلال به سیمین.

البته سیمین به این نقدها اعتراض دارد. او معتقد است اثر هرکس را باید با الگوی خاص خودش نقد کرد. سیمین معتقد است که در نقد اثرش طبع شاعرانه او دیده نشده است. او باید شاعر می‌شد؛ ولی چون وراج است، نتوانسته شاعر شود. او معتقد است در او یک حالت عرفانی هست که به او قدرت پیش‌بینی حوادث را می دهد. مرگ جلال، آزادی ایرلند در سووشون پیش‌بینی شده و این عرفان در نقدها ندیده گرفته شده است. او معتقد است که هرکس از تناقض آدم‌های او ایراد می‌گیرد، نه شیراز را می‌شناسد و نه آدم‌ شادی است. ادبیات ایران از نظر سیمین به مرز فوق افسردگی می‌رسد. اگر ساعدی می‌نویسد، حق دارد، او سرخورده‌ی این دنیاست؛ ولی از دیگران پذیرفتنی نیست.

هدف دانشور از نگارش سووشون این است که نشان دهد، تاریخ تکرار می‌شود. او معتقد است ما هرچه هستیم از برکت تاریخ است. سر یحیی در طشت جلوی سالومه، سر امام حسین است در طشت جلوی یزید. این ایهام را اول جلال درمی‌یابد و تا حدی هم آزاد تهرانی متوجه‌ی آن می‌شود.

دانشور خود را تحت تأثیر کاپوته می‌داند و از نزدیک با او آشنا شده است و اعتقاد دارد که چون دکترای ادبیات فارسی دارد و زیردست فروزانفر، بهمنیار و سیاح کار کرده است، بدون تقلید از جلال توانسته در خود فضای رمانش، ساده، با کلمات عامیانه شاعرانه کش‌دار به نثری برسد.

دانشور در یکی از مصاحبه‌های خود گفته که رمان سووشون خیلی بهتر از چشم‌هایش است و همچنین رمان دختر رعیت را بسیار ضعیف می‌داند. در حالی که رمان کلیدر را از هر جهت قبول دارد و همیشه از دولت‌آبادی دفاع کرده است.

سیمین دانشور از نثر بوستان تأثیر گرفته و هر شب نیز حافظ می‌خواند. به نظر او زبان حافظ کامل‌ترین زبان است. نظامی و خاقانی را انکار نمی‌کند؛ ولی کارهای آنها را نمی‌پسندد. او می‌گوید نظامی حتی یک بار هم در عمرش عاشق نشده است. او همچنین مطالعات زیادی روی نثر بیهقی و ناصرخسرو داشته و مدتی زبان بریده بریده ناصرخسرو را استفاده می‌کرده است. ولی چون جلال با آن زبان کار می‌کند، او رها می‌کند. او می‌گوید «من به خودم برمی‌گردم و اصلاً کاری به بیهقی ندارم. می‌خواهم خودم باشم».

در پایان سیمین آینده را اینگونه پیش‌بینی می‌کند: در دوره‌ی سامانی پس از اینکه آخرالزمان تاریخ برسد، یعنی پس از اینکه همه سنگ‌ها خوب واکنده شد، یک دوره‌ی سعادت بشری فرا می‌رسد. این دنیای پرهیاهو، شبیه بازار مسگرها پر از مواد مخدر، پر از ولنگاری‌های جنبی و پر از تنش و تشنج میان شرق و غرب، با این همه بمب‌های جورواجور نمی‌تواند ادامه پیدا کند و حتماً دنیایی روشن و پرامید، انتظار بشر آینده را می‌کشد.

ازدواج سیمین دانشور با جلال آل احمد

سیمین دانشور در آخر بهار سال ۱۳۲۷ پس از انتشار «آتش خاموش» در مسیر بازگشت از شیراز به تهران با جلال‌ آل‌احمد آشنا شد. این تاریخ نقطه عطفی در زندگی سیمین دانشور محسوب می‌شود؛ زیرا جلال ‌آل‌احمد نیز از نویسندگان به نام دوره است که اولاً با بزرگان این عرصه آمد و شد دارد، ثانیاً ذاتاً نویسنده‌پرور است.

سیمین دانشور در سال ۱۳۲۸ موفق به اخذ مدرک دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد و رساله زیبایی شناسی «علم الجمال و جمال» را که در رابطه با ادبیات قرن هفتم است، به رشته تحریر درآورد. به مدت ۵ سال با متقدان بزرگی چون فاطمه سیاح، بهمینار، ملکی و فروزانفر کار کرد و این تاریخ نقطه‌ی عطفی در زندگی سیمین محسوب می‌شود؛ زیرا جلال آل‌احمد نیز از نویسندگان به نام آن دوره است که اولاً با بزرگان این عرصه آمد و شد دارد. ثانیاً ذاتاً نویسنده پرور است.

سیمین دانشور در سال ۱۳۲۸موفق به اخذ مدرک دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد و رساله‌ی علم‌الجمال و جمال را که در رابطه با ادبیات قرن هفتم است، به رشته‌ی تحریر درآورد. او به مدت پنج سال با منتقدان بزرگی چون فاطمه سیاح، بهمنیار، ملکی و فروزانفر کار کرد. داستان‌های نخستین خود را برای فاطمه سیاح می‌خواند و به تشویق و توسط او داستان‌هایش را برای مدت یک سال برای فردی می‌خواند و از نظرات او سود می‌جست که بعدها توسط جلال‌آل احمد متوجه شد، این فرد کسی نبوده جز صادق هدایت. به گفته خود سیمین، صادق هدایت به دور از هرگونه مریدپروری، آثار ابتدایی یک دختر جوان را با حوصله نقد می‌کرده است.

در سال ۱۳۲۹ جلال آل‌احمد و سیمین به رغم همه‌ی مخالفت‌هایی که از جانب خانواده‌ی جلال آل‌احمد اعمال می‌شد، ازدواج کردند. دلیل مخالفت پدر جلال که یک روحانی بود، مکشوفه بودن سیمین بود. ولی در واقع جلال و پدرش سال‌ها بود که سر مسائل بی‌شمار و ریشه‌ای با یکدیگر اختلاف داشتند. پدر جلال در روز عقدکنان مراسم را ترک کرد و به قم بازگشت و تا ده سال بعد از آن پای به خانه‌ی جلال نگذاشت.

سیمین دانشور تا سال ۱۳۴۸ که جلال به طور ناگهانی در اسالم گیلان نقاب خاک بر چهره پوشید، با وی همراه بود.

 

تحصیل سیمین دانشور در دانشگاه استنفورد

در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۱ میلادی) دکتر سیمین دانشور با استفاده از بورس تحصیلی فولبریت به ایالات متحده آمریکا رفت و به مدت دو سال در رشته زیباشناسی در دانشگاه استنفورد مشغول به تحصیل شد و نزد والاس استنگر داستان‌نویسی و نزد فیل پریک نمایشنامه نویسی آموخت.

در این مدت داستان‌های کوتاه دانشور به انگلیسی در مجله ادبی پاسیفیک اسیکتاتور و کتاب داستان‌های استنفورد به چاپ رسید. سیمین دانشور در آمریکا تکنیک، فضاسازی، مکان و محیط داستانی را آموخت و در واقع از مدرن‌ترین شیوه‌های روایی داستان آگاه شد. دانشور وقتی از آمریکا برگشت، «شهری چون بهشت» را نوشت که ده‌ها قدم از آثار قبلی‌اش جلوتر بود.

سیمین دانشور و جایگاه زن ایرانی

سیمین دانشور، با آنکه اهل شیراز بود، اما به دلیل سال‌ها حضور و زندگی در تهران به یکی از نمادهای فرهنگی این شهر تبدیل شد. دانشور در بسیاری از آثار خود راوی فضای شهر تهران می‌شود و این شهر به خصوص در آثار بعد از «سووشون» جزء لاینفک ساختار داستانی وی شد.

سیمین دانشور در مصاحبه‌ای خود را برخلاف همسرش (جلال آل احمد)، اهل سیاست به حساب نمی‌آورد: «من همیشه سیمین دانشور باقی ماندم، هیچ گاه سیمین آل احمد نشدم و اصلاً هم با طرز فکر جلال موافق نبودم و نیستم. من با نوسان موافق هستم و هرگز سیاسی نبودم. هدف سیاست رسیدن به قدرت است و آدم خاص و جاه طلبی می‌خواهد. من آدمی هستم به کلی غیرسیاسی»

به طور کلی سیمین دانشور در آثار خود به مشکل هویت و جایگاه زن ایرانی در مرحله‌ای از تغییر و تحول اجتماعی می‌پردازد و تلاش زنان برای خودیابی را با انتقاد از جامعه‌ای ـ که دنیای زنان ناشناخته‌تر از دنیای مردان است ـ مورد بررسی قرار می‌دهد.

مهم‌ترین اثر سیمین دانشور رمان سووشون است که نثری ساده دارد. رمان «جزیره سرگردانی» که وقایع آن از نزدیکی‌های پاگیری انقلاب اسلامی در کشور آغاز و تا بحبوحه انقلاب ادامه می‌یابد، جزء آخرین آثار داستانی منتشره از سیمین دانشور، این بانوی کهنسال نویسنده است که در شمارگان بالایی به چاپ رسیده و مورد توجه محافل و منتقدان ادبی واقع شده است.

 

درگذشت سیمین دانشور

سیمین دانشور پس از یک دوره بیماری آنفلوآنزا، عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر با ۸ مارس ۲۰۱۲ در ۹۰ سالگی در خانه‌اش در شهر تهران درگذشت.

 

آثار سیمین دانشور

• مجموعه داستانهای سیمین دانشور
– آتش خاموش، اردیبهشت ۱۳۲۷
– شهری چون بهشت، دی ۱۳۴۰
– به کی سلام کنم؟، خرداد ۱۳۵۹
– از پرنده‌های مهاجر بپرس، ۱۳۷۶

• رمان‌های سیمین دانشور
– سَووشون معروف‌ترین اثر دانشور در تیر ۱۳۴۸
– جزیرهٔ سرگردانی، ۱۳۷۲
– ساربانْ سرگردان، ۱۳۸۰
-کوه سرگردان

 

• ترجمه‌های سیمین دانشور
-سرباز شکلاتی، نوشتهٔ برنارد شاو، ۱۳۲۸
-دشمنان، نوشتهٔ آنتون چخوف، ۱۳۲۸
-بنال وطن، نوشتهٔ آلن پیتون، ۱۳۵۱
-داغ ننگ، نوشتهٔ ناتانیل هاثورن
-باغ آلبالو نوشتهٔ آنتوان چخوف، ۱۳۸۱
-ماه عسل آفتابی (مجموعه داستان)، نوشتهٔ ریونوسوکه آکوتاگاوا و…

 

• آثار غیرداستانی سیمین دانشور
– غروب جلال، انتشارات رواق، ۱۳۶۰
– شاهکارهای فرش ایران
– راهنمای صنایع ایران
– ذن بودیس

 

* روزنامه نگار؛ صاحب امتیاز و مدیر مسئول پایگاه خبری صدای چراغ روشن و صدای چراغ امید نیوز

نویسنده : علی شاملومحمودی
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.