شعار همیشگی ما؛
۞ چراغ امید روشن است ۞
Thursday, 2 May , 2024
امروز : پنج شنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 28456
  پرینتخانه » اسلایدر صفحه اول, یادداشت تاریخ انتشار : 30 مرداد 1402 - 0:51 | 108 بازدید | ارسال توسط :

وعده های انتخاباتی رئیس جمهور و ناتوانی دولت سیزدهم

‏آمریکا بالاخره هیچ غلطی نمی تواند بکند و یا اینکه رو به افول است؟ یا اینکه می تواند در ۲۴ ساعت تمام مذاکرات تیم ایرانی را بی اثر کند؟
وعده های انتخاباتی رئیس جمهور و ناتوانی دولت سیزدهم

دو سالی می شود که دولت سیزدهم بر سر کار آمده است و اکنون می توان عملکرد آن را بررسی و تحلیل کرد. تمامی دولتمردان دوره سیزدهم ریاست جمهوری، اعم از رئیس جمهور و وزیران کابینه تا قبل از عهده دار شدن مسئولیت در این دولت، با غوغا سالاری ادعا داشتند که می توانند علیرغم تحریم های بین المللی گره های در هم تنیده کشور را از هم گشوده و مشکلات و معضلات را در کوتاه مدت حل کنند. حالا اما با گذشت دو سال همین دولتمردان که منتقد جدی دولت یازدهم و دوازدهم و برجام بودند، توان اداره دولت را ندارند و تقصیرها و مشکلات را برگردن دولت گذشته می اندازند.

در همین راستا مخبر معاون اول رئیس جمهور گفته است: آمریکا فقط طی ۲۴ ساعت توانست مذاکرات ایران برای آزادی پول های کشورمان از سه کشور را کنسل کند!

۴۴ سال گفتید آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. در مذاکرات برجام و هسته ای، از مذاکره مستقیم با آمریکا خودداری و با واسطه صحبت می کردید و نفهمیدید که آمریکا بر اقتصاد و روابط بین الملل سلطه کامل دارد. اکنون برای آزادی پول های بلوکه ایران در کره، عراق، لهستان و آلمان، نیاز به مجوز اداره خزانه داری آمریکا دارید. امروز آمریکا شما را نمی‌پذیرد و با همان رابط سوم یعنی سلطان عمان مذاکره می‌کند. عراق نیز  گفته است به جای  یک سوم از طلب هفت میلیاردی ایران، دارو و شیرخشک می‌دهد و پولی پرداخت نمی کند. آلمان و کره نیز همینطور، منتظر چراغ سبز آمریکا هستند.

اکنون آمریکا  نیز توافق کرده طلب های ایران از سایر کشورها بابت فروش نفت و گاز و برق به عراق، به بانکی در عمان منتقل شود تا زیرنظر خود با آن پول، فقط کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم ایران خریداری شود. این در حالی است که پیشتر دولت رییسی مدعی شده بود طلب هفت میلیون دلاری از کره را گرفته اند. حالا مشخص شده این یک بلوف سیاسی بیشترنبوده است.

از آنطرف آمریکا کشتی ۵۰۰ هزار تنی حامل سوخت ایران برای حزب الله  لبنان در اقیانوس هند را توقیف و پس از تخلیه نفت آن را رها کرده است. آیا خفت از این بیشتر هم می شود؟

حال معلوم شد، آمریکا می تواند غلطی کند یا خیر؟ همه راه های اشتباه را شما رفتید و با شرمساری برگشتید. حال با واسطه عمان مذاکرات بی قید و شرط با آمریکا را پذیرفته اید. حالا شرایط آمریکا برای مذاکرات رو در رو با ایران این است؛

۱_ باید محور مقاومت تعطیل و نیروهای سپاه قدس را از سوریه وعراق بیرون ببرد. دست ازحمایت گروه های نیابتی ایران در خاورمیانه همانند حشدالشعبی، حزب الله وانصارالله بردارد.
۲_ ایران در کشورهای منطقه دخالت نکند و علیه منافع آمریکا اقدامی نکند.
۳_ انرژی هسته ای ایران کاملآ تحت اختیار آژانس اتمی باشد.
اگر خدا بخواهد، دولت سیزدهم که منتقد جدی برجام و عملکرد دولتهای قبل و اصلاح طلبان بود، سرعقل می آید و از این مسئله استقبال می کند.

مدت هاست دیگر کارشناسان نظام فریاد نمی‌کشند، آیا دیگر دکتر عباسی نمی خواهد کاخ سفید راحسینیه کند؟! شرط مسلمان شدن آمریکایی ها چه می شود؟! یا ایده محسن رضایی، مغز متفکر دولت رییسی که میگفت سربازان آمریکایی را گروگان بگیریم و بابت هر کدام میلیون ها دلار از آمریکا غرامت بگیریم؟!

راستی رائفی پور کجاست؟ او که میگفت آمریکا از درون درحال فروپاشی است و ایران ابرقدرت آینده خواهد بود! تنگه هرمز را می‌بندیم و به اعراب اجازه فروش یک قطره نفت هم نمی دهیم واقعا این سخنان بچه گانه را ازکجا می آورید؟!!
رائفی پور می‌گفت؛ عربستان گاوشیرده آمریکاست، درسفرحج امسال همین گاوه شیرده، او را گروگان گرفت. اینان باید از حرفها و دیپلماسی خود شرم کنند، البته اگر از شرم چیزی برایشان باقی مانده باشد.
امیدوارم که دیگر بر سر عقل آمده و فهمیده باشید، سیاست خارجی، خاله بازی نیست. تا دیر نشده است تن به تغییر اساسی و بنیادین در اداره دولت بدهید.

تا کی می‌خواهید تقصیرات را به گردن مسئولین قبلی بیندازید.

بعد از گذشت دو سال از تحویل گرفتن دولت، هیچ رئیس ‌جمهوری نمی‌تواند وضع موجود را به گردن دولت قبلی بیندازد. مدت دو سال زمان خوبی برای ایجاد تغییرات مورد نظر هر دولتی است به ویژه دولتی که در یک مجموعه یکدست زمام امور را در اختیار دارد.

در تمام ۴۴ سال گذشته، هیچ دولتی به اندازه دولت کنونی از هماهنگی و یکدستی کامل و صد درصد برخوردار نبود. در حال حاضر قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، نهادهای انقلابی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شوراهای شهر، شهرداری‌ها، رسانه ملی، شرکت‌ها و بنگاه‌های مالی و اقتصادی همگی یکدست و یک‌جهت هستند و مهم‌تر اینکه دولت و این مجموعه همگی مورد حمایت کامل مقام معظم رهبری  نیز قرار دارند.

در چنین موقعیتی، مدت زمان یکساله هم برای تسلط بر تمام امور و حل کلیه مشکلات کافی است. بنابراین، با گذشت دو سال، هیچ عذری برای وجود مشکلات قابل قبول نیست.

تا چه زمانی می خواهید تقصیرات، مشکلات و معضلات کشور را بر گردن مسئولین در دوره‌های گذشته بیندازید و از اینکه در اداره کشور ناتوانید فرار کنید.

خیلی صریح باید گفت؛ دولت محترم نه تنها در برابر گرانی روز افزون کالاها و خدمات مختلف، دست روی دست گذاشته است و اقدامی که مردم لمسش کنند و موثر باشد را انجام نمی دهد، بلکه از طریق هزینه تراشی و مالیات تراشی مداوم، فشار مالی و هزینه ای را بر بخش تولید و بدنه اقتصاد افزایش می دهد که روشن است در نهایت این مردمند که باید هزینه آن را پای صندوق بپردازند.

تا کی باید فقر گسترش یافته و سفره مردم کوچک شود و دولت در واکنش به آن، حرف های بی عمل و وعده تحویل دهد یا سکوت کند و یا اینکه منتقدان را نکوهش کند؟ مردم با چه زبانی بگویند: آقا نداریم بخریم و بخوریم و بپوشیم و زندگی کنیم. با چه زبانی بگویند استانداردهای زندگی پایین آمده است. دارو و درمان، بیمارستان، گوشت و مرغ، لوازم یدکی و لاستیک، اجاره خانه، تحصیل و پوشاک و صدها قلم کالا و خدمات دیگر افزایش قیمت شدید داشته است و اکثریت مردم با درآمدهای ناچیز توان پرداخت و تهیه کالاهای اولیه را هم ندارند؟ چگونه بگویند تفریح و بسیاری از چیزها برایشان آرزو شده است و رو به دست دوم و دست سوم فروشی آورده اند؟

《مقام معظم رهبری سالها پیش در بیانات خود در دیدار با مسئولان فرمودند کشور در شرایط جنگ اقتصادی قرار دارد》 و این جنگ اقتصادی با ایالات متحده آمریکا است اما متاسفانه مسئولان کشور صحبتها و سخنان مقام معظم رهبری را جدی نگرفتند. دولتمردان و مسئولان عزیز! جنگ با آمریکا اینگونه است… صدای گلوله را نمی شنوید؟!

تصورشان از جنگ با آمریکا، پوشیدن لباس رزم و موضع گرفتن در پشت خاکریزها و بدست گرفتن اسلحه و گوش دادن به نوحه های هیجان انگیز و شنیدن صفیر گلوله است. یک نوستالژی که همه ما با آن آشنا هستیم اما آنها اشتباه می کنند. واقعیت این است که همه ما در درون یک جنگ تمام عیار هستیم منتها تِم این جنگ با آن جنگهای نوستالژیک که در ذهن داریم فرق دارد، یک چیز تازه ای است. جنگی که در آن قرار داریم، سخت افزاری نیست و از همان روزی شروع شد که ترامپ از برجام رفت. آثارش نه با بمباران و ویرانی و شهادت و جراحت، بلکه با «انهدام زیر ساخت اقتصادی» ما رقم خورده! مجروحان این جنگ میلیونها انسان بالغ هستند که بیکارند و شرمنده خود و خانواده هایشان هستند، درحالیکه حتی نمیدانند با چه سلاحی مجروح شده اند!! ویرانیِ آن به شکل تعطیلی کارخانجات و صنایع و یا ورشکستگی صنعت خود را نشان می دهد.

ترکشهای این جنگ پایین آمدن ارزش پول ملی مملکت است در حدی که قیمت کاغذ اسکناس از ارزش خود آن بیشتر است، بنحوی که انتشار و چاپش هم توجیه اقتصادی ندارد.

کشته های این جنگ، هزاران زن و مرد و کودک هستند که بنیان خانواده شان بخاطر فقر اقتصادی متلاشی شده و طلاق گرفته اند، یا کسانی که از شدت بیکاری و فقر نمیتوانند تشکیل خانواده دهند.

ستون پنجم این جنگ هم هزاران رانتخوار و اختلاسگری هستند که با سوء استفاده از قدرت، با انواع روشها از احتکار و قاچاق گرفته تا تقلب و دزدی، عین لاشخورها بر جسد بی جان اقتصاد این مملکت و بیت المال و بودجه عمومی ضربه وارد می‌کنند.

فرماندهان این جنگ، برخلاف جنگ معمولی، نه مثل مردم در جنگند  نه کشته می شوند نه مجروح و نه حتی کوچکترین سختی ای می بینند.

اینکه ۱۰ درصد جامعه با سرعت پولدارتر و نود درصد جامعه به همان نسبت فقیرترمی شوند و این شکاف روزی آنقدر بزرگ می شود که پر کردنش به اندازه یک انقلاب و یک جنگ واقعی هزینه فرهنگی اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت. مردم بی نوای این سرزمین سربازان مجروح و موج گرفته ای هستند که گیج دور خود میچرخند و نمیدانندچکار کنند.

بله ما در حال جنگیم و خون می‌دهیم. دولت سیزدهم، آیا صدای کمانه کردن گلوله های این جنگ که از کنار گوشتان میگذرد را می شنوید !؟

آیا زمانی که رئیس جمهور دولت را تحویل گرفت کشور از لحاظ اقتصادی در این شرایط قرار داشت؟

اما دوسال از استقرار دولت سیزدهم گذشت اعدادی را که یادداشت کردیم را باهم مرور کنیم.

قیمت گوشت را در ابتدای دولت سیزدهم مشاهده و با قیمت امروز مقایسه کنید.

با این دست فرمانی که دولت سیزدهم  می راند، روز به روز مردم فقیر تر می شوند و توان اداره خانواده خود را ندارند. امروز اقشار متوسط با حقوق کارمندی توان خرید خانه و خودرو را ندارند. مردم همه دلال اقتصادی شده اند. همه به فروش ارز، ملک یا کارهای اقتصادی و حتی پول شویی روی آورده اند. جوانان انگیزه ای برای ماندن در کشور و خدمت به مردم را ندارند. در چنین شرایطی همبستگی اجتماعی در کشور بوجود نمی آید و شور و نشاط در کشور وجود ندارد. در زمان دولت یازدهم مردم انگیزه برای کار و تلاش اقتصادی و مشارکت سیاسی و اجتماعی داشتند که متاسفاته در دولت دوازدهم کاسبان تحریم مانع ادامه این شور و نشاط شدند.

حال برای خارج شدن از این شرایط چه اقدامی باید انجام داد؟!

پیشنهاداتی که برای برون رفت از شرایط کنونی می توان داد این است که انتخابات مجلس دوازدهم انتخاباتی باشد که همه اقشار و افراد بتوانند خود را در معرض رای مردم قرار دهند.

انتخابات بصورت حزبی برگزار شود و احزاب فعال باشند تا بتوانند پاسخگوی مردم باشند نه افراد.

دولت سیزدهم یک دگردیسی و دگرگونی را انجام دهد تا افراد متخصص در راس امور دولت قرار گیرند.

دولت دیگر از حالت شعاری خارج شده و باور کند که اکنون دو سال گذشته و دیگر انتخابات تمام شده و زمان عمل است.

دولت در سیاست خارجی با تمامی کشورهای جهان همان سیاستی که با عربستان سعودی و کشورهای منطقه داشت درپیش گیرد.

دولت به حقوق اساسی مردم توجه کند و قانون اساسی را فضل الخطاب خود قرار دهد‌.

با این پیشنهادات که در بالا داده شد تا حدودی کشور در مسیر و ریل اصلی خود باز می گردد و کمی از بحرانهای موجود کاسته می شود. اگر دولت این اقدامات را انجام داد و باز هم توان اداره کشور را نداشت باید استعفا دهد و با برگزاری انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری کشور را تحویل یک دولت کارآمد و توانمند دهد.

نویسنده : علی شاملو_ روزنامه‌نگار، صاحب امتیاز و مدیرمسئول پایگاه‌های خبری صدای چراغ روشن و صدای چراغ امیدنیوز
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.