شعار همیشگی ما؛
۞ چراغ امید روشن است ۞
Thursday, 2 May , 2024
امروز : پنج شنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 28746
  پرینتخانه » اسلایدر صفحه اول, یادداشت تاریخ انتشار : 05 شهریور 1402 - 13:34 | 88 بازدید | ارسال توسط :
به بهانه ٥ شهریور ماه روز بزرگداشت محمدبن زکریای رازی؛ داروساز

طب، کیمیای واقعی

پزشک و جراح عالیقدر ایرانی که در زمینه‌های شیمی، فیزیک و فلسفه پژوهش‌های ارزنده‌ای داشته است. نام وی محمد، نام پدرش زکریا و نیایش یحیی و کنیه‌اش ابوبکر است. او در شعبان سال ۲۵١ هـ.ق (۸۶۵م) در ری که شهری کهن (نام این شهر در اوستا آورده شده است) ومرکز علم و ادب ایران آن […]

طب، کیمیای واقعی

پزشک و جراح عالیقدر ایرانی که در زمینه‌های شیمی، فیزیک و فلسفه پژوهش‌های ارزنده‌ای داشته است. نام وی محمد، نام پدرش زکریا و نیایش یحیی و کنیه‌اش ابوبکر است. او در شعبان سال ۲۵١ هـ.ق (۸۶۵م) در ری که شهری کهن (نام این شهر در اوستا آورده شده است) ومرکز علم و ادب ایران آن روزگار بود، به دنیا آمده دوران کودکی، جوانی و نوجوانی خودرا در این شهر گذراند. در نوجوانی به موسیقی گرایش داشته و در نواختن نی توانا بود و گاهی شعر می‌سرود.
مدتی به زرگری مشغول شد و سپس به کیمیاگری روی آورد. در جریان کار با موادشیمیایی، چشمش آسیب دید. می‌گویند پزشکی که رازی جهت درمان به او مراجعه کرده بود،پانصد دینار طلب کرد و رازی ناچار آن را تهیه و پرداخت و با خود گفت:« کیمیای واقعی، علم طب است نه آنچه تو بدان مشغولی.» از آن زمان گرایش به آموختن علم طب پیدا کرده و علم طب را آموخت. رازی برای آموزش بیشتر به بغداد سفر کرد و دربیمارستان بغدادبه ریاست بیمارستان معتضدی برگزیده و به زودی به جایگاه نخست پزشکی دست یافت. رازی پس از مرگ معتضد -خلیفه عباسی- به ری بازگشت وعهده‌دار ریاست بیمارستان ری گردید و تا پایان عمر در این شهر به تربیت دانشجویان ودرمان بیماران پرداخت.
او پایه‌گذار نحوه آموزشی است که امروزه نیز در بیمارستان‌های آموزشی جهان رعایت می‌شود؛ یعنی: در بیمارستان ری در حالی‌که شاگردان و شاگردان شاگردانش پیرامون او بودند، به معاینه بیماران می‌پرداخت هر بیمار ورودی ابتدا توسط شاگردان شاگردان معاینه می‌شد. در صورت عدم تشخیص به شاگردان رازی ارجاع می‌شد. اگر آنان در تشخیص در‌می‌ماندند، به رازی معرفی می‌شدند.
هنگام ساخت بیمارستان معتضدی، جهت انتخاب مکان ساخت با رازی مشورت گردید. رازی دستور داد قطعه‌های مساوی گوشت را در محله‌های گوناگون شهر بیاویزند و مکان بیمارستان را جایی انتخاب کنند که گوشت آنجا دیرتر ازمناطق دیگر فاسد می‌شد.اودربیمارستان بغداد بخش ویژه‌ای به بیماران روانی اختصاص داد.
از مهم ترین صفات این پزشک بزرگ، می‌توان خوشخویی و توجه خاص او به بیماران را نام برد و تا تشخیص و مداوای قطعی بیماران از هیچ کوششی فروگذار نبود.
نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود و برخلاف بسیاری از پزشکان آن زمان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان، امرا و بزرگان بودند، رازی تمایل به معاشرت و درمان افراد ضعیف جامعه را داشت.
رازی همه بیماران به ویژه بیماران فقیر را مورد تفقد و مهربانی قرار می‌داد و از حالشان مرتب جویا شده و به عیادتشان می‌رفت و برای آنها مقرری معین می‌کرد. رازی در کتابی به نام «صفات بیمارستان» این عقیده را ابراز می‌دارد.
ابن ندیم در کتاب الفهرست خود می نویسد: «هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصه‌های خاص علمی و اخلاقی باشد. او به شدت با طبابت افراد کم سواد و دخالت اطرافیان بیمار مخالف بود.»
رازی اولین پزشکی بود که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان کرد و پیشگام در ارایه نظریه ایمنی اکتسابی است. و سبب انتقال آن را عامل مخمر از راه خون دانسته‌است و ضمن معرفی آبله و سرخک به‌عنوان بیماری‌های حاد، نشانه‌هایی از بی‌خطر یا کشنده بودن آن‌ها را بیان می‌دارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماری‌ها روش‌هایی را توصیه می‌کند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبله‌ای از آن بهره می‌برده و در مراقبت از چشم‌ها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کرده ‌است. در کتاب آبله و سرخک رازی،درمورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندام‌های بدن تدابیری آورده شده‌است. رازی اولین پزشکی بود که تشریح جسد انسان،استخوان‌ها، عضلات، مغز و بعضی از شعب اعصاب را در سر و گردن مشاهده و توضیح داده است.
رازی از اولین کسانی است که بر نقش تغذیه در سلامتی و درمان تأکید بسیار داشته و اسراف در دارو را بسیار مضر می‌داند و معتقد است هر گاه طبیب موفق شود بیماری‌هارا با غذا درمان کند، به سعادت رسیده است در غیر این صورت با داروی منفرد و ساده و درصورت عدم بهبودی با داروی مرکب درمان کند.
رازی بسیاری از داروها را ابتدا بر روی حیوانات امتحان و پس از ثبت اثرات آنها در صورت مثبت بودن اثر به بیماران تجویز می‌کرد.
او نخستین پزشکی است که داروهای الکالوئیدی غیر سمی را ساخت و در درمان بیمارانش استفاده کرد.
رازی در جراحی صاحب نظر بود و درباره سنگ کلیه و سنگ مثانه دارای کتابی است که در آن تأکید دارد، در صورتی‌که درمان سنگ مثانه با روش‌های طبی امکان‌پذیر نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت.
اولین طبیبی است که سل مفصلی انگشتان را شرح داده است.
رازی نخستین دانشمندی است که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی و همچنین مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز به گفته او جسد وروح، تقسیم ‌کرد.
اودرشیمی استاد بود واز کشفیات او می توان به مس یا زنگار والکل که در شست وشوی زخم ها مورد استفاده قرار دارد اشاره کرد وداروهای سمی آلکالوئیدی، اکسید آرسنیک یا مرگ موش، اسیدکلریدریک.
در دوران رازی تشریح جسد انسان رواج نداشت و این کار را ناپسند و خلاف آموزه‌های دینی می‌دانستند و بیشتر به تشریح میمون می‌پرداختند.

رازی در کتاب‌های خود از جمله کتاب «الکناش المنصوری» از تشریح استخوان‌های و عضلات، مغز، چشم، گوش، ریه، قلب، معده و کیسه صفرا و…سخن گفته‌است و طرز قرار گرفتن ستون فقرات و سوراخ‌ها و زائده‌های آن و نخاع شوکی را به خوبی شرح داده‌است. رازی نخستین پزشکی است که برخی از شعبه‌های اعصاب را در سر و گردن شناخته و پیرامون آن‌ها توضیحاتی داده‌است.
اگرچه رازی به عنوان پزشک مشهور است، اما بعضی از مورخان او را به نام جراح می‌شناسند. از مطالعه آثار وی چنین برمی‌آید، که در جراحی صاحب‌نظر بوده‌است .در شکسته‌بندی و دررفتگی‌ها قدم‌هایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشته‌است .
آثار رازی:
رازی از دانشمندان بسیار پرکار محسوب می‌شده ،که آثار بسیاری از خود باقی گذاشته است. در این باره می‌نویسد: «کوشش و پشتکار من در فراگیری به اندازه‌ای بود که به خط ریز بیش از ۲۰هزار ورقه مطلب نوشتم و پانزده سال از عمر خود را روز و شب در تألیف«جامع کبیر (الحاوی)»، صرف کردم و بر اثر همین کار در بینایی من سستی پدیدآمد و عضله دستم گرفتار سستی شده و مرا از نوشتن محروم ساخت با این همه از جستجوی دانش بازنمانده و پیوسته با یاری این و آن می‌خوانم و به دست او می‌نویسم.»
ابن ندیم آثار رازی را ١۶۷جلد و بیرونی ١۸۴جلد و محققان دیگر ۲۷١جلد ذکرنموده‌اند؛ که بر مبنای فهرست بیرونی از ١۸۴جلد: ۵۶کتاب در طب که مهم ترین آنها«الحاوی،المنصوری، الجدری و الحصبیه»، که هر سه به لاتین ترجمه و هر کدام چندین بار تجدید چاپ شده و تا قرن‌های طولانی در دانشگاه‌های معتبر آلمان، فرانسه تدریس می‌شده است. ۳۲کتاب در طبیعیات، ۷ کتاب در منطق، ١۰کتاب در نجوم و ریاضیات، ۷ کتاب در تفسیر، ١۷کتاب در فلسفه، ١۴کتاب در الهیات، ۳۲ کتاب در شیمی، ۶ کتاب درماوراءطبیعیه و ١۲کتاب در فنون مختلف نوشته است.
رازی در پنجم شعبان ۳١۳هـ.ق در زادگاه خود (ری) بدرودحیات گفت و مدت عمر وی به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز ذکر شده است.
مورخان طب و فلسفه در قدیم به تفاریق استادان رازی را سه تن یاد کرده‌اند: ابن ربن طبری که استاد رازی در طب بوده است، ابوزید بلخی که به او فلسفه آموخته و ابوالعباس محمد بن نیشابوری که استاد وی در حکمت مادی (ماتریالیستم) یا گیتی‌شناسی بوده‌ است. از این نام‌ها به عنوان شاگردان رازی یاد شده‌است: یحیی‌بن عدی، ابولقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف‌بن یعقوب، محمدبن یونس و ابولحسن طبری.

از جمله گفتار رازی:
پزشک در درمان، بیماران خود را به خدای بزرگ می‌سپارد و از او شفا و بهبود چشم دارد او روی توان و کارش حساب نمی‌کند، بلکه در همگی کارهایش به خدا اعتماد می‌ورزد. اگر پزشک وارونه‌ این را انجام دهد به خود و به توانش در این پیشه و کاردانی‌اش بنگرد، خداوند بهبود و شفا را از او باز خواهد داشت.
اگر همه می‌توانستند از استعداد‌های خود درست بهره‌گیرند، دنیا همان بهشت موعود می‌شد که همه می‌خواهند.
ادیان و مذاهب علت اساسی جنگ‌ها و مخالفت با اندیشه‌های فلسفی و تحقیقات علمی هستند. کتاب‌هایی که به نام مقدس آسمانی معروف‌اند، کتب خالی از ارزش و اعتباراند و آثار کسانی از قدما مانند افلاطون و ارسطو و سقراط خدمت مهم‌تر و مفیدتری به بشر کرده است.
تجربه بهتر از علم طب است.
وی همچنین درباره افراد کم‌سواد که خود را طبیب می‌نامیدند، افشاگری‌های متعددی انجام داده و به همین سبب مخالفانی داشته است.
رازی از اولین افرادی است که بر نقش خوراک در تندرستی و درمان پافشاری بسیار دارد. او کتابی درباره خوراک به نام «منافع‌الاغذیه و مضارها»، نوشته است که یک دوره کامل بهداشت خوراک به حساب می‌آید و در آن به خواص گندم و حبوبات، خواص و ضررهای انواع آب‌ها و شراب‌ها،گوشت‌های تازه و خشک و ماهی‌ها اشاره شده است. فصلی از این کتاب نیز به هضم غذا، ورزش و پرهیزهای غذایی و مسمومیت‌ها اختصاص دارد. و نیز اولین کسی است که استحالات شیمیایی را وارد طب کرده‌است.

رازی و فلسفه
رازی را می‌توان برجسته‌ترین چهره خردگرایی و تجربه‌گرایی در فرهنگ ایرانی دانست. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی نیز از افکار هندی و مانوی در فلسفه او به چشم می‌خورد. با این حال عقاید خاص خود را داشت و هرگز تسلیم افکار مشاهیر نشد؛ بلکه اطلاعات پیشینیان را مورد مشاهده و تجربه قرار می‌داد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان می‌کرد.
در نظر او جهان جایگاه شر و رنج است؛ اما تنها راه نجات، عقل و فلسفه‌ است. در فلسفه اخلاق رازی؛ مسئله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد، از دید او لذت امری وجودی نیست، بلکه راحتی از رنج است و رنج نیز خروج از حالت طبیعی به‌وسیله امری اثرگذار است. در نتیجه اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، لذت ایجاد می‌کند. او همچنین معتقد بود، یک پزشک برجسته باید فیلسوف نیز باشد.

رازی به زودی به جایگاه نخست در پزشکی دست یافت و فرمانروایان گوناگون او را به نزد خود می‌خواندند ورازی کتاب‌هایی نیز به نام آن‌ها نوشته است برای نمونه، زمانی به درخواست ابوصالح منصور بن اسحاق سامانی، و ریاست بیمارستان ری را پذیرفت. در همین شهر بود که کتاب «طب المنصوری»،را به نام او نوشت که یکی از شناخته شده‌ترین و پرآوازه ترین نوشته‌های او در غرب است. ترجمه‌ این کتاب، نخستین کتاب پزشکی است که با شیوه‌ی چاپ گوتنبرگی در اروپا چاپ شد.
رازی در پزشکی بسیار نوآور بود و پیروی کورکورانه از پزشکان پیش از خود را روا نمی‌دانست. او کتابی به نام «شکوک»، نوشته و نظریه‌ها و روش‌های درمانی نادرست جالینوس را بر شمرده است. او بر این باور بود که “تجربه بهتر از علم طب است” و منظور او از علم طب،نوشته‌های پیشینیان است. یادداشت‌ها او که در آن‌ها به دقت فراوان چگونگی وضعیت بیماران و بهبودی آنها شرح داده شده است.
الکناش المنصوری :
این کتاب پس از الحاوی مهم‌ترین اثر پزشکی رازی به شمار می‌آید. رازی این کتاب را به نام ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد، والی ری، نام نهاده است.او در این کتاب،که به طب منصوری پرآوازه شده، مفاهیم پایه‌ پزشکی را در ده مقاله آورده است. مقاله‌ نهم این کتاب، با عنوان”درباره‌ی درمان همه‌ی بیماری‌ها از فرق سر تا نوک پا” بیشتر مورد توجه بوده و در اروپا به صورت جداگانه نیز به چاپ رسیده و شرح‌های گوناگونی بر آن نوشته شده است.
الجدری و الحصبه :
این کتاب کهن‌ترین و مهم‌ترین کتابی است که پیرامون آبله و سرخک نوشته شده است. رازی نخستین پزشکی است که این دو بیماری را دو بیماری جداگانه دانسته وشیوه‌ نگارش آن به اندازه‌ ای با اصول علمی امروزی هم‌خوانی دارد، که پژوهشگران تاریخ پزشکی،از جمله نوبرگر در کتاب«تاریخ پزشکی»خود، آن را برجسته‌ترین خدمت فرهنگ ایرانی به علم پزشکی دانسته‌اند.

تقاسیم العلل:
کتاب «تقسیم‌های بیماری‌ها»، گونه‌ای فرهنگ پزشکی است که بیماری‌ها و چگونگی درمان آن‌ها،چکیده‌وار در آن آمده است. این کتاب را نیز «جرالد کرمونیایی»، به لاتین ترجمه کرده است.
من لایحضره الطبیب:
چنان‌که از نام این کتاب بر می‌آید، برای کسی نوشته شده است که به پزشک دسترسی ندارد. شیخ صدوق که عنوان این کتاب را پسندیده بود، کتابی با نام من لایحضره الفقیه در فقه شیعی نوشته است.

دفع مضار الاغذیه:
این کتاب درباره‌ جلوگیری از زیان غذاهاست و«عبدالعلی نائینی»،آن را به فارسی ترجمه و با عنوان بهداشت غذایی منتشر کرده است.
فی محنه الطبیب و کیف ینبغی ان یکون:
کتابی در چگونکی آزمایش کردن پزشکان و این که یک پزشک چگونه باید باشد.
المرشد:
کتاب راهنما که با نام «الفصول»، نیز شناخته می‌شود، چکیده‌ دانش پزشکی است.
الادویه المسهله الموجود فی کل مکان:
این کتاب پیرامون داروهای آسان‌یافتنی است که در هر جایی وجود دارند.
القرابازین:
رازی دو کتاب با این نام دارد که یکی کبیر(بزرگ) و دیگری صغیر(کوچک) نامیده می‌شود. این کتاب‌ها پیرامون داروهایی هستندکه پزشکان باید با آنها آشنا باشند.
از دیگر کتاب‌های برجسته‌ رازی در پزشکی عبارتند از: اطمعه المرضی (غذای بیماران)، برء‌الساعه(فوریت‌ها: کتابه فی تولد الحصاه(در پدید آمدن سنگ‌‌ریزه)، کتابه فی القولنج (در درد رودکان)، کتابه فی النقرس و اوجاع درد پا و مفصل‌ها الطب الملوکی(پزشکی شاهانه)، فی العله التی صارالخریف ممرضا المفاصل)، در چرایی آن‌که مفاصل در پاییز بیماری‌آور است)، فی العله التی تحدث الورم و الزکام فی رووس الناس وقت الورد(در علت آن که ورم و زکام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض می‌گردد)، تقدیم الفاکهه قبل الطعام و تاخیر منه(خوردن میوه پیش از غذا و پس از آن)، فی عله التی لها ینجح جهال الاطباء و العوام و انساء اکثر من العلماء(در علت آن که طبیبان نادان و عامه‌ مردم و زنان، بیش از طبیبان دانشمند توفیق می‌یابند.
حوزه دین:
رازی در حوزه دین نیز آثاری از خود برجا گذاشته است که عبارتند از:
فی ان للانسان خالقا متقنا حکیما که در آن می گوید انسان خالق حکیمی داشته است.
رساله ” الی علی بن شهید البلخی فی تثبیت المعاد. همچنان که از نام کتاب پیداست و “ابن ابی اصیبعه” نیز می گوید: کتاب در نقد نظریه منکران معاد است.

فی ان النفس لیس بجسم در مورد جدا بودن روح از جسم
النقض علی الکیال فی الامامه
کتاب الامام والمأموم المحقین
فی آثار الامام الفاضل المعصوم
رازی به خدا و ماوراءالطبیعه اعتقاد داشت، با وجود این، وی نبوت و وحی را نفی می‌کرد و ضرورت آن را نمی‌پذیرفت.در تفکر رازی؛ همه انسانها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند و از لحاظ توان کسب معرف با هم برابرند و بر یکدیگر هیچ برتری ندارند.از دیدگاه او مقتضای حکمت و رحمت الهی این است که انسانها همگی به منافع و مضار خود صاحب علم باشند و اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد، به این معناست که آنها را بر دیگر انسانها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسانها می شود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد. کتب زیر به این اعتقاد وی اشاره دارند.
«فی‌النبوات»، که دشمنانش به طعن نام او را «نقض الادیان» نهاده‌اند.
«فی حیل المتنبین»، که بدخواهانش به طعن نام او را «مخارق الانبیاء» گذاشته‌اند.
این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی علیه او شد و او را ملحد خواندند و آثار او را رد کردند و دست به نابودی آنها زدند.

نویسنده : شبنم خدایاری-روزنامه نگار، ویراستار- کارشناس ارشد ویرایش و نگارش زبان و ادبیات فارسی | منبع خبر : زندگینامه مشاهیر ایران زمین
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.