امروز : پنج شنبه, ۹ آذر , ۱۴۰۲
بانویی از نسل نخست شیرزنان نهضت ملی ایران
در دومین سالگشت درگذشت بس غمانگیز زندهیاد و زندهنام اعظم طالقانی، از شیرزنان فداکار نهضت ملی ایران بیش از پیش باید از او یاد نمود تا فراموش نکنیم که از هیچ فداکاری دریغ نورزید و بر اصول و پرنسیبهایش استوار و سربلند ایستاد و به دنبال کسب مشروعیت از توان و بضاعتش بود؛اگر چه اعتبار […]
در دومین سالگشت درگذشت بس غمانگیز زندهیاد و زندهنام اعظم طالقانی، از شیرزنان فداکار نهضت ملی ایران بیش از پیش باید از او یاد نمود تا فراموش نکنیم که از هیچ فداکاری دریغ نورزید و بر اصول و پرنسیبهایش استوار و سربلند ایستاد و به دنبال کسب مشروعیت از توان و بضاعتش بود؛اگر چه اعتبار خانوادگی و وجاهت کاریزماتیک و ملی پدرش همیشه پشتیبانش بود؛ و از همینرو امروز الگویی برای کنشگرانی است؛ که درصدد سیاستورزی اخلاقمدار در برهه بیابانیسازی فضای فکری و سیاسی و فرهنگی ایران هستند.
اعظم طالقانی به باور من دارای ویژگیهای کارآمد و پندآموز زیر بود :
۱- شخصیتی قائم به ذات داشت : دختر شادروان آیت الله طالقانی بود؛اما از مشروعیت و محبوبیت پدرش کیسهای ندوخته بود و متکی به اراده و توانش پا به میدان گذاشته بود.
به گفته آشکارش در خرداد ۱۳۹۸ خورشیدی در آئین نکوداشتش در کتابخانه ملی ایران، از سن هجده سالگی با توصیه پدرش به اجتماع وارد شد.
در عرصه فرهنگی و اجتماعی پس از کسب مدرک کارشناسی ادبیات فارسی به آموزگاری و معلمی و مدیریت مدرسه دخترانه با سبک مطلوب اسلامیاش پرداخت و دانش آموزان بسیاری را پرورش و تربیت نمود.
در عرصه سیاسی حضوری بس پرهزینه داشت و مزه داغ و درفش و ترکه و شلاق و طعم حجلهگاه آهن و دیوار کمیته مشترک ضد خرابکاری شاه سابق و اوین را دو سالی چشید؛ اما استوار ایستاد و دم برنیاورد؛گرچه در حکم بدوی بیدادگاه نظامی و به فرموده ساواک ! حبس ابد به جرم عظیم آزادگی و ایستادگی در برابر ستم و بیداد برایش بریده بودند!!!
در سالهای پیش از انقلاب ایستادگی زنانی همچون شهیدان پروانه فروهر و هما دارابی به ویژه در جنبش دانشجویی سالهای ۳۹-۴۲،ایستادگی زنانی همچون زندهیاد فاطمه امینی از هموندان سازمان مجاهدین خلق ایران و اشرف دهقانی هموند سازمان چریکهایی فدایی خلق ایران در شکنجهگاههای کمیته مشترک و … دهان به دهان میچرخید و حماسه ایستادگیشان امید میآفرید؛ اعظم طالقانی هم در کنار آنان نامش به دلیل ایستادگی و شلاقهای بسیار در شکنجهگاه پلیس کمیته مشترک شهره شد.
شایعههای دست ساخته ساواک برای تحقیر شخصیتش و همچنین پدرش توسط ساواک دهان به دهان چرخید که تنها هدفش تحقیر و حذف طالقانی و دخترش نبود؛صد البته ساواک با شایعه پراکنی به دنبال ایجاد جو رعب و وحشت در جامعه به ویژه برای دختران و بانوان مخالف و فعال برعلیه استبداد سلطنتی نیز بودند.
چنین شخصیتی امروز که بسیاری را اگر شخصیت و مشروعیت پدر و مادر،همسر و حتی در برخی موارد فرزندانشان را از شخصیتشان تفریق کنیم؛ هیچ کالایی برای عرضه به افکارعمومی ندارند! بیگمان باید ستود و بیش از پیش گرامی داشت.اعظم طالقانی به راستی فرزند خصال خویشتن بود.
۲- بانویی از نسل نخست نهضت ملی ایران : اعظم طالقانی را باید در کنار شهیدان پروانه فروهر و هما دارابی از بانوان نسل نخست نهضت ملی ایران به رهبری شادروان دکتر محمد مصدق دانست و یاد نمود.
زندهیادان پروانه فروهر و هما دارابی را از بانوان طیف غیرمذهبی نهضت ملی ایران و اعظم طالقانی از طیف مذهبی نهضت ملی ایران باید بدانیم و یاد کنیم که هر دو طیف تا پای جان بر اصول نهضت ملی ایران،استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی ایستادند، فداکاری نمودند و خوش درخشیدند.
اعظم طالقانی در سالهای دهه ۱۳۵۰ در ارتباط با مبارزات چریکی و حمایت پدرش از سازمان مجاهدین خلق فعال شد و هزینه پرداخت. پیش از دهه ۱۳۵۰ شاید حضور چندانی از ایشان دیده نشد اما در دهه ۱۳۵۰ به دلیل شکنجههایی شدید در کمیته مشترک نامش در کنار فاطمه امینی و اشرف دهقانی بر سر زبانها افتاد.
در طول سالهای نمایندگی مجلس نخست پس از انقلاب ملی و ضد سلطنتی بهمن ۱۳۵۷ ( ۱۳۵۸-۱۳۶۲ ) نمایندهای پاکدست و تهی از فساد بود که در میان کارگزاران به قدرت راه یافته سالهای حاکمیت پهلوی و جمهوری اسلامی به ویژه پس از خرداد ۱۳۶۰، شوربختانه انگشت شمارند!
صد البته در برهه تصویب طرح بیکفایتی نخستین رئیس جمهور ایران،زندهیاد ابوالحسن بنی صدر در خرداد۱۳۶۰، به رغم اختلاف نظرهای بسیار با بنیصدر اما مطلقا برخلاف برخی روایتهای نادرست، از مخالفان طرح بیکفایتی ابوالحسن بنیصدر بود و و بر طبق صورت مذاکرات مجلس،پس از سخنرانی پر از تشنجش در مجلس در رای گیری طرح بیکفایتی بنیصدر شرکت ننمود و نام ایشان در لیست موافقان و مخالفان و ممتنعان طرح بی کفایتی نخستین رئیس جمهوری ایران به همراه شادروانان مهندس مهدی بازرگان،دکتر یدالله سحابی،دکتر احمد صدرحاج سیدجوادی،مهندس عزت الله سحابی،شهید دکتر کاظم سامی و … دیده نمیشود.
صد البته تحصن اعظم طالقانی در اعتراض به قتل زهرا کاظمی در دوران بازداشت کاظمی، در برابر زندان اوین و دفاع دلیرانهاش از خانواده و همسر دکتر علیرضا رجایی در دوران زندان دکتر رجایی عزیز از ایستادگیهای ماندگار و ستایش برانگیز اعظم طالقانی باید نام برد که ثبت همیشگی تاریخ بوده و هست و خواهد بود.
در سالهای انتشار مجله پیام هاجر و پیام ابراهیم نیز راه پرهزینه و پربار شهید دکتر حسین فاطمی در نشریه باخترامروز را ادامه داد و نشریهاش را پایگاهی برای نشر و ترویج اندیشه نهضت ملی و بینش و منش و روش دکتر محمد مصدق قرار داد.
پس از شهادت پروانه فروهر از ایشان به عنوان نخستین زن سیاسی شهید نامبرد و جانانه در دفاع از حقوق از کف رفته فروهرها و دیگر قربانیان قتلهای سیاسی پاییز۱۳۷۷ دفاعی موثر و ماندگار نمود.
همچنین با دفاع دلسوزانه از حقوق به ناحق از کف رفته شادروان آیت الله حسینعلی منتظری پس از حصر نابهحقش در پاییز ۱۳۷۶ خورشیدی، از نمونههای ارزشمند و تاثیرگذار و ماندگار فعالیت مطبوعاتی ملی و حقوند اعظم طالقانی در کنار مجله ایران فردا زندهیاد مهندس عزت الله سحابی، یاد و خاطره باخترامروز و قلم خونین حسین فاطمی،محمد مسعود مرد امروز،قرن بیستم میرزاده عشقی،شورش امیرمختار کریم پورشیرازی و … را به یاد آگاهان و قدرشناسان میآورد و زنده میساخت.
گرچه نقدهایی قطع یقین به عملکرد ایشان به مانند هر انسانی وارد است اما انصاف و ادب حکم میکند به همراه تماشای ناسره،از سره پاکان تاریخ معاصر نیز یاد کنیم.
شخصا در ارتباط با حمایت ایشان از اصلاح طلبان حکومتی و تفکر سنتی هیئتی نقدهایی داشتم اما احترام و حرمتش به دلیل فداکاری آن بانوی مصدقی و آزاد زن نهضت ملی ایران، بسیار و بسیار واجب میدانستم.
۳- کنشگری پرکار در حوزه انجمنهای مردم نهاد : کسانی که به دفتر جامعه زنان انقلاب اسلامی برای دیدار اعظم طالقانی در خیابان هدایت تهران رفتهاند بدون تردید فعالیت کارگاه خیاطی تشکیل شده در یکی از طبقات ساختمان را دیدهاند که برای آموزش خیاطی و محلی برای کسب معاش شرافتمندانه زنان فعالیت میکرد.
از این دست کارهای تاثیرگذار اعظم طالقانی بسیار داشت که بهتر است نزدیکان ایشان بیش از پیش بگویند تا جامعه ایران و مدعیان پرگو و پرادعای شوآف رسانهای بیش از پیش بیاموزند :
” دو صد گفته چو نیم کردار نیست به عمل کار برآید به سخندانی نیست ”
از شادروان اعظم طالقانی خاطرات بسیاری در ذهن دارم چرا که نخستین بار در حسینیه ارشاد در سالگشت آیت الله طالقانی شاهد سخنرانی دلیرانهاش در شهریور ۱۳۸۲ خورشیدی بودم ؛ اما ترجیح میدهم بیان خاطرات شیرین و دلچسبم از ایشان که گویی مادربزرگی دوست داشتنی و زلال از نسل مادربزرگهای دهه ۳۰ و ۴۰ خورشیدی بود؛ به فرصتی بهتر و بیشتر واگذار کنم ولی به دلیل چاپ و انتشار برخی نوشتههایم به ویژه نخستین نوشتهام ” بختیار میهن پرست ” در یادبود شادروان دکتر کریم سنجابی، در شهریور ۱۳۹۴ خورشیدی با مساعدت جناب آقای مهدی غنی از همکاران بانو طالقانی و صد البته بزرگواری و مهر بسیار زندهیاد و زندهنام اعظم طالقانی به ایشان بسیار مدیون هستم و فراموش نمیکنم ساعتها با من در تماسی تلفنی به دقت مقاله من را بررسی نموده و آماده انتشار نمودند.
به روان آن شیرزن مصدقی از تبار پاکان درخشان نهضت ملی ایران در دومین سالگشت بس غمانگیز درگذشتش سوگوارانه و با احترامی تمام قامت، درود بیکران میفرستم و آرزوی سربلندی و تندرستی برای بانو طاهره طالقانی جانشین ایشان در سازمان جامعه زنان انقلاب اسلامی ایران و دیگر همکاران و همراهان ایشان میکنم.
روانش شاد و یادش به مهر و نیکی و راهش مستدام و پر رهرو باد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.